پرویز صادقی

تو

لحظه های ماندگار منی

میان عمری

که به یاد نمی آورم !




خاطره

همان ست  که  تو  را

مثل یک گل سرخ

میان زمستان من می کارد !

سید علی میرافضلی

دست‌چین کرده‌ام واژه‌ها را:

عشق، باران، سپیدار

باد، نفرت، سیاهی؛

بعضی از نام‌ها توی ذهنم

سال‌ها مانده پشت دو راهی

رضا كاظمي

پدر بزرگ

خدا را در گوش‌هایم تزریق کرد؛

و مُرد.

تو که آمدی

خدا به‌ قَهر از من رفت.

سعدی گفته بود وُ

من گوش نگرفته بودم

که "دو پادشاه در یک اقلیم نگنجند!"