شهاب مقربين
چه ميشود کرد
دنيا همين خرابه بود
که به ما دادند
و ما به دست خود خرابترش کرديم
با هم نساختيم
هر يک خانهاي بنا کرديم
با ديوارها و دري
که پشتشان پنهان شديم
و هرگاه دلتنگ ميشديم
در را باز ميکرديم
به اميدِ ديدار
با ديوارِ روبهرو
شهاب مقربين
چه ميشود کرد
دنيا همين خرابه بود
که به ما دادند
و ما به دست خود خرابترش کرديم
با هم نساختيم
هر يک خانهاي بنا کرديم
با ديوارها و دري
که پشتشان پنهان شديم
و هرگاه دلتنگ ميشديم
در را باز ميکرديم
به اميدِ ديدار
با ديوارِ روبهرو
فریاد ناصری
آرشیو شاعرین