ای کاش

نمی‌خندیدی

و آتش عشق

هرگز روشن نمی‌شد.

پیراهن‌مان سوخت

به شهر که آمدیم

به عریانی‌مان خندیدند

+بی برو برگرد/دوستت‌دارم/ولی/تو برگرد!/نسترن وثوقي
+مثلِ سربازی/ پیاده/ راه افتاده‌ام و فکر می‌کنم/ اگر به تو برسم /وزیر می‌شوم!/ کاظم خوش‌خو